جدول جو
جدول جو

معنی احمد قبانی - جستجوی لغت در جدول جو

احمد قبانی
(قَبْ با نی ی)
احمد بن لقمان از محدثان است. وی در جرجان (گرگان) درس حدیث گفته و حمزه بن یوسف گوید: از او عبدالرحمان بن حمدان روایت دارد. (سمعانی). در فرهنگ اسلامی، محدث به کسی اطلاق می شود که در نقل و بررسی احادیث پیامبر اسلام تخصص دارد. این افراد در جمع آوری، تصحیح و تجزیه و تحلیل روایات پیامبر (ص) نقش ویژه ای دارند و در فرآیند بررسی حدیث به گونه ای عمل می کنند که احادیث صحیح به طور دقیق به نسل های بعدی منتقل شود. به همین دلیل، محدثان از جایگاهی خاص در تاریخ اسلام برخوردارند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ مَ)
غسانی. رجوع به احمد بن علی بن ابراهیم بن الزبیر و رجوع به ابن زبیر ابوالحسین احمد... و روضات الجنات ص 76 شود
لغت نامه دهخدا
عباسی. حاکم بامرالله ابوالعباس. یکی از کسانی که پس از معتصم در مصردعوی خلافت کرد. وی چهل سال و چندماه این دعوی داشت و در 701 هجری قمری درگذشت و قرب مقبرۀ سیدۀ نفیسه مدفون گردید و پس از وی پسرش مستکفی مدعی خلافت بود
لغت نامه دهخدا
قلانسی. او راست: تهذیب الواقعات در فروع حنفیه
لغت نامه دهخدا
(شَ)
احمد بن عیسی بن الشیخ الشیبانی (متوفی 285 هجری قمری). امیر و حاکم آمدو دیار بکر از طرف المعتز عباسی بود و چون المعتز بقتل رسید آن دیار را برای خود استقلال داد تا آنکه دردیار بکر درگذشت. (از اعلام زرکلی چ 2 ج 1 ص 182)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
احمد بن ابراهیم بن عجنس بن اسباط زبادی است. ابوسعید بن یونس وی را نام برده و از بطن زباد دانسته و گفته است ابوالفضل زبادی اندلسی برادر زبادی عبدالرحمن است. وی نقل حدیث کرده و بسال 332 هجری قمری درگذشته است. (از انساب سمعانی ذیل زبادی)
حمیر بن زباد بن یزید بن معدیکرب است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(قِ بی ی)
محمد بن مؤمل بن نصر بن مؤمل ابوبکر بن ابی طاهر بن ابی القاسم از عالمان قباب لیث است. گویند وی از فرزندان لیث بن نصر بن سیار است که در بعقوبا سکونت کرد و به بغداد سفر کرد و از ابوالوقت عبدالاول سجزی و جز او روایت شنید. وی به سال 540هجری قمری در بعقوبا متولد شد و در 28 جمادی الاول سال 617 هجری قمری در همان جا وفات کرد. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَبْ با)
احمد بن محمد بن حرب بن کامل بن ملیح، از محدثان است که درمصر از ابراهیم بن مرزوق و دیگران حدیث کرده و ابوبکر محمد بن ابراهیم مقری از او روایت دارد. وی مردی ثقه بود و در ربیعالاخر سال 322 وفات یافت. (سمعانی). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
لغت نامه دهخدا
قاری. محمد بن حسن راکتابی است بنام: مسائل احمد القاری. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا
(قَطْ طا)
احمد بن محمد بن عمار. از محدثان و علمای عامه است. (ریحانه الادب). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
لغت نامه دهخدا
سبنی. ابن اسماعیل. محدث است
لغت نامه دهخدا
احمد بن محمد بن اسماعیل بازی از محدثان بود، وی در زمرۀ محدثانی است که به بازیون مشهورند و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند، (ازتاج العروس)، رجوع به احمد بن محمد بن اسماعیل شود، در تداول امروز آنکه نقشی در تآتر و سینما، بر عهده دارد، و رجوع به بازیگر و بازی کردن و بازی کننده شود
لغت نامه دهخدا